صفحه نخست


جواب

سردار عبدالمالک بلوچ

رهبر انقلاب بلوچستان

به بعضی از سئوالات

 

·   سئوال :  از سردار عبدالمالک بلوچ رهبر جوان و انقلابی بلوچستان پرسیده شد که آیا  شما معتقد به اعمال  خشونت در مقاومت تان هستید و اگر میگوئید نه چطور افراد شما  یک نفر را سر بریدید و شما سی دی آنرا پخش کردید تا مردم به بینند؟

·   جواب : سردار عبدالمالک با خونسردی و متانت خاصی شروع به حرف زدن میکند و اینطورجواب میدهد : به بینید من یک ملت به تمام معنی مظلوم و خفه شده و سرکوب شده را دارم نمایندگی میکنم.  این خشونت  را ما باین دلیل انجام دادیم و گفتم که سی دی آنرا هم پخش کنند تا عده ای بیایند همین سئوال را که شما دارید میکنید  از من بکنند که چرا چنین کردید و من به آنها جواب بدهم که نیروهای باصطلاح امنیتی رژیم  تا کنون صد ها نفر از مردم بیگناه ما را که بدنبال قوت لایموتی در محیط زندگی خود بوده اند فقط بمنظور ایجاد رعب وحشت و بدون هیچ دلیل موجه دیگری به رگبار بسته و یا در زندانهای خود  بطور بیرحمانه ای  فلج و ناکاره کرده  اند ما به تلافی از این همه جنایات خشونت باری  که در حق ملت مان شده است فقط یک خشونت  از نوع خاص آن انجام داده ایم تا به همه کارگزاران خودسر و قانون شکن  رژیم در بلوچستان بگوئیم که اگر شما در اداره بلوچستان معتقد به خشونت با مردم بلوچ  هستید و بر سر جزئی ترین مسایل  با مردم ما خشونت بخرج میدهید ما هم خشونت بلدیم و اینکار را با شما هم میتوانیم بکنیم و کردیم و نشان دادیم تا نگویند که فقط حرف میزنیم چون تا کنون در مقابل انواع خشونتهای رژیم با مردم بیدفاع مان ما هرچه صبر و حوصله کرده ایم نتیجه اش باز هم خشونت بیشتر بوده است و در نهایت  ما باین نتیجه رسیدیم که با اینها صبر و تحمل هیچ فایده ای ندارد و از این بببعد موثر این خواهد بود که خشونت را با خشونت جواب دهیم هر چند که به آن اصلا معتقد نیستیم ولی طرف ما که مامورین رژیم در استان ما هستند جز این راه متوجه کردار وحشیانه خود در حق ما مردم بلوچ نمیشوند و تا زمانیکه سیاست خشونت و وحشت افکنی از سوی کارگزاران رژیم در بلوچستان  متوقف نشده است ما هم چاره ای جز اعمال خشونت و مقابله به مثل  نخواهیم داشت و این وضعی است که آنها درست کرده اند و نه ما.  این شخص  را که ما سر بریدیم اصلا آدم نبود بلکه جانوری خونخوار و بیرحم بود که  جنایات  متعددی در حق مردم بلوچ مرتکب شده بود اگر این جانور را صد بار زنده میکردند و ما هر بار سرش را میبریدیم باز هم به سزای اعمالش نمیرسید. از این نوع جانورهای درنده که بخاطرگرفتن پست و مقام دست بهر جنایتی میزنند باز هم اگر گیر مان بیفتند سرشان را چپه  خواهیم برید. ما خیلی از عوامل رژیم  را گرفته ایم و مدتها در اسارت ما بوده اند ولی چون جرم و جنایت آنچنانی  در حق مردم ما نکرده اند ما حتی یک سیلی هم به آنان نزده ایم و در دوران اسارت  با احترام کامل با آن رفتار کرده و نهایتا  یا بدون قید و شرط و یا  تحت شرایطی  آزاد هم کرده ایم. حالا شما بگوئید  همین چه وضعی است که حاکم بر محیط ماست وقتیکه ما یک نفر از مامورین جنایتکار رژیم را میکشیم صدای همه خودیها و غیر خودیها  از همه سو درمیآید که جنایت کردند ولی مامورین اطلاعاتی و امنیتی رژیم تا کنون صدها نفر از مظلومترین و بی دفاع ترین مردم ما  را به رگبار بسته و کشته اند صدای یکی هم در نیامده است این یعنی چه؟ این یعنی اینکه رژیم ظالم است و ما مظلوم. مردم از رژیم میترسند و در مقابل جنایتهای مامورینش ساکت میمانند چون رژیم با شیوه های مختلف در میان مردم ایجاد ترس و وحشت کرده است  ولی چون از ما نمیترسند در مقابل کوچکترین اقدام ما شروع به بلبل زبانی و اعتراض  میکنند تا رژیم را که در چنگالش اسیر هستند از خود راضی نگهدارند و از اذیت و آزارش در امان بمانند. اما ما این معادله غیر متعادل را بیاری خداوند  بهم خواهیم زد و شما بزودی شاهد این خواهید شد که مردم همه کارهای مجاهدانه  ما را ستایش و رفتارددمنشانه عوامل رژیم را نکوهش و ملامت خواهند کرد، انشاءالله. و  جواب شما بطور مختصر در یک جمله اینست که : ما یک جانور موذی را کشته ایم و نه یک انسان را.  در حدیث است که اقتل الموذی قبل الیوذی. موذی را قبل از اینکه اذیتش بشما برسد بکشید و ما یک موذی را زمانی  کشته ایم که اذیتش فراوان بما رسیده است.

·        سئوال: آیا شما یک سردار هستید که عده ای شما را با این لقب خطاب میکنند؟

جواب : سردار عبدالمالک با شنیدن این سئوال در حالیکه تبسمی معنی دار چهره اش را غیر رسمی میکند میپرسد شما چرا این سئوال را آمده اید  از من میکنید. بروید از همانهائیکه این لقب را بمن میدهند سئوال کنید جواب تان را بگیرید حتما دلیلی برایش دارند.  برادر، شما باید بدانید که  من در یک برنامه آنقدر وسیع ، چند بُعدی  و مشکل و در عین حال فشرده قرار گرفته ام که هیچ  حواسی برایم باقی نمیماند که متوجه این لقب یا آن لقب بشوم که مردم بمن میدهند.  شما حتما میدانید که اهلسنت ایران و ملت بلوچ بیش از حد مظلوم و محکوم و در بند هستند و برنامه رژیم برای نابودی این دو خیلی جدی و قطعی است و ما برای جلوگیری از اجرای این اهداف شوم رژیم شب و روز در شرایط بسیار سختی در حال مبارزه هستیم تا هر طور شده حقوق پایمال شده و عزت از دست رفته ملت بلوچ و اهلسنت ایران را بازسازی و احیاء نمائیم و این کار را با تمام توان خود داریم میکنیم و تا  به نتیجه مطلوب نرسیده ایم آنرا دامه خواهیم داد چه با لقب و چه بی لقب. حالا بفرمائید از طرف من سردار شما هستید برو خوش باش و خنده دو طرف.

·   سئوال : سردار، نظر شما در مورد مخبرین که اکثرا بلوچ هستند چیست، منظورم اینست که از نظر جنابعالی با اینها چه کار باید کرد؟

·   جواب: با شنیدن این سئوال چهره سردار عبدالمالک باز جدی میشود و با اندکی مکث شروع بحرف زدن میکند و میگوید:  ببینید تقریبا همه مخبرین از قوم و از مذهب خود مان هستند بهمین دلیل هم به آسانی در ارتباط با عناصر انقلابی که در حال مبارزه هستند قرار میگیرند و در این ارتباطات  تا اندازه ای از چند و چون برنامه ها و شیوه کارشان آگاهی پیدا میکنند وبعضا موفق میشوند اطلاعات حساسی را به دشمن منتقل کنند و دشمن با استفاده از همین اطلاعات صحنه را بر مبارزین تنگ میکند و گاها ضربه هم میزند. پس این مخبرین خودی  به مراتب از خود دشمن بدتر و خطرناک تر هستند. اینها بخاطر اندک منافع شخصی  بنفع ظالم و به ضرر جامعه مظلوم خود فعالیت میکنند و از همین طریق هم گذران زندگی میکنند و این پلیدترین و کثیف ترین نوع زندگی است چون اینها بخاطر اندک منافع خود منافع کل یک جامعه و یک ملت را دارند از بین میبرند و باعث این هستند که یک ملت مظلوم و در حال مبارزه برای همیشه محکوم و در بند بماند. اینها هرکسی که باشند از هرقوم و قبیله ای که باشند و از هر صنف و طبقه ای که باشند، آگاه باشند یا نا آگاه در هرصورت کاری را که انجام میدهند کاری بسیار پست و زشت است و از نظر ما محکوم و قابل مجازات است. مدتهاست که بر این نظریه عمل شده است که اینها چون  از قوم و مذهب خودمان میباشند مورد حمله قرار نگیرند و با نصیحت و آگاهی بخشیدن از این کار زشت منع شوند ولی این روش  نتیجه کاملا معکوس داشته است و اخیرا مجلس شورای انقلاب بلوچستان این تصمیم را تصویب کرده است  که اینها حتما باید مجازات بشوند و این مصوبه از این پس اجرا خواهد شد و هیچ مخبری هرکس که باشد در امان نخواهد بود کما اینکه ما بر اساس همین مصوبه شورای انقلاب دو نفر از مخبرین را اعدام کردیم.  نصیحت من به همه مخبرین اینست که کمی حیا داشته باشند دست از خود ستیزی بردارند و به دشمن ستیزی بپردازند  تا از این غلامی و محکومیت مطلق و زندگی پر خفت بدرآمده و با عزت زندگی کنند و بالاخره عاقبت بخیر شوند.

·        سئوال : نظر شما در مورد علماء و سردارانی که بر علیه انقلاب بلوچستان با رژیم دارند همکاری میکنند چیست؟

جواب : ما اینرا دقیقا میدانیم که هیچکدام، نه علماء و نه سرداران طوایف قلبا و با طیب خاطر با رژیم همکاری نمیکنند، آنها شدیدا تحت فشار هستند و در یک مجبوری مطلق بظاهر با رژیم همسو هستند ولی در حقیقت نیستند، چون همانطوریکه عوامل رژیم در غیاب به اینها فحش میدهند اینها هم پشت سر به عوامل رژیم فحش میدهند و هر دو جناح شدیدا از هم متنفرند. ارتباط بین اینها یک ارتباط حقیقی واصیل و منطقی نیست بلکه یک ارتباط مصنوعی و خیلی سست و اجباری است که با طناب ترس بهم بسته شده است و این طناب ترس را ما داریم  پاره میکنیم و شما خواهید دید که علماء و سرداران طوایف همه به زودی در صف انقلابیون قرار خواهند گرفت چون اینها که در طول این بیست و چند سال در رابطه مستقیم با مسئولین رژیم بوده اند از نیات پلید و فریبکاریهای آنها باندازه کافی آگاه شده اند و کینه شان را خیلی جدی در دل دارند و در فرصت مناسب عکس العمل شدید از خود بروز خواهند داد و ما در اینکار به آنان کمک خواهیم کرد.  قاسمی که در دفتر رهبری استان از سوی رژیم بعنوان سردار سرداران تعیین شده است یکبار درجواب سلیمانی رئیس دفتر رهبری که میگوید مواظب این سرداران بلوچ باشید یک وقت خیانت نکنند و پنهانی با این عبدالمالک شرور همدست نشوند میگوید: قربان خیالتان از این بابت راحت باشد که من اینها را فعلا با سرانگشت خودم عین بوزینه دارم میرقصانم.  مجال، جرات و فرصت  خیانت را اصلا ندارند.  بفرمائید اینست طرز فکر سردار رژیم نسبت به سرداران طوایف ما. وقتیکه مسئولین رژیم سرداران محترم طوایف ما را در حد یک بوزینه می بینند و در حق آنان توهینی به این بزرگی میکنند بنظر شما اینها باز هم قلبا با رژیم همکاری خواهند کرد؟  هرچند که اینها تحت فشار رژیم گهگاهی مجبور میشوند که بر علیه انقلابیون خود حرفهائی بزنند و همان حرفهائی را که رژیم در دهان شان میگذارد تکرار کنند ولی باور کنید که چنین نیست باور شخصی من اینست که آنها در دل ما را دوست دارند و برای مان دعای خیر میکنند و از رژیم و عواملش هم کاملا متنفر هستند و این حفظ ظاهر تا مدتی  از نظر ما هیچ اشکالی ندارد، ما موقعیت آنها را درک میکنیم.  ما به جز از تعداد خیلی معدودی که قلبا و عمدا و دانسته  دارند به ملت خود خیانت میکنند همه بقیه  را دوست داریم و برایشان احترام کامل قائل هستیم چون بهر حال اینها  بزرگان قوم ما هستند و ما که برای تغییر این وضعیت پر خفت پا در راه انقلاب گذاشته ایم  فرزندان خود آنها هستیم و بهمین جهت احترام شان بر ما واجب است و انتظار ما اینست که آنها هم هرچه زودتر در صف انقلابیون قرار بگیرند تا از اینهمه زورگوئی و توطئه و دسیسه های گوناگون دشمن مکار نجات پبدا کنیم و زندگی مان بهتر از این که هست بشود و بالاخره  به یک زندگی آبرومند و بدون بگیر و به بند و آزاد و محترم  برسیم.

·         

·   سئوال :  در افکار عمومی جامعه ما این شک شایع شده است که سازمان شما شاخه ای از القاعده است در این باره چه میفرمائید؟

·   جواب: سردار عبدالمالک اینبار بجای تبسم میخندد و میگوید که چه چیزهائی که بما نسبت نمیدهند، خدا همه را ببخشاید.  شما بروید به آنهائی که گرفتار چنین شک هائی هستند از طرف من بگوئید که بابا خدا یک ذره عقل و انصاف بشما بدهد چرا مسایل به این روشنی را قاطی میکنید. القاعده یک سازمان عربی است و یک میدان عمل مشخص دارد و فعالیتش بیشتر در بلاد عربی متمرکز است و ما بلوچ هستیم و خودمان از هر ملت دیگری مظلوم تر هستیم و از هر ملت دیگری بیشتر نیازمند نجات از ظلم  هستیم و میدان عمل مان هم کاملا برای همه مشخص است که بلوچستان ایران است و مناطق اهلسنت آن.  پس کار ما چه ربطی به القاعده دارد. آنها گرفتار مشکلات خود هستند و ما گرفتار مشکلات خودمان.  بنابر این  ما نه تنها که شاخه ای از القاعده نیستیم بلکه هیچ ارتباطی هم با آنها نداریم.  البته ما مسلمان هستیم و بتمامی اصول و احکامات  دین مبین اسلام پایبند میباشیم  و اگر از این جهت با آنها مشابهتی داریم این دلیلی بر ارتباط  ما با آنها نخواهد بود. پس این گمان یک گمان نادرست است چون ما فقط  جندالله هستیم وفعلا هیچ پیشوند و پسوند دیگری نداریم و میدان فعالیت مان هم همانطوریکه تا حالا دیده اید  فقط داخل مرزهای ایران بوده است و تا  بتمام حقوق مشروع خود نرسیده ایم به این فعالیت مان ادامه خواهیم داد. البته اینکه ما شاخه ای از القاعده هستیم تنها تهمتی نیست که بر ما وارد شده است. عده ای ما را دزد و اشرار گفته اند، عده ای آدمکش و جنایتکار و عده ای هم عوامل اسرائیل و امریکا و عده ای هم  ما را گروهی از طالبان نامیده اند  ولی حقیقت اینست که ما هیچکدام اینها نیستیم و از خود یک سازمان سیاسی مستقل بنام جندالله داریم که  هیچ وابستگی به هیچ جائی ندارد هرچند که همدردی اخلاقی را با همه مظلومان جهان داریم  و برای نجات شان از ظلم همیشه دعا میکنیم. و بخاطر داشته باشید همه مبارزین دنیا که بطور جدی برای رفع ظلم از خود و دستیابی به حقوق شان مبارزه کرده اند با اتهاماتی نظیر این مواجه بوده اند و طبعا ما هم از آن مستثنی نیستیم. این اتهامات بخشی از فعالیت ضد مبارزه دستگاه ظلم است که برای مخدوش کردن وجهه مبارزین توسط دلالان و عوامل مزدور خود بصورت شایعه  در جامعه می پراکند تا بدینوسیله جلو پیشرفت سریع  کار مبارزین را بگیرد و این عمل دستگاه ظلم  هرچند که بعضی ها را برای مدتی کوتاه در مورد هویت اصیل  مبارزین  دچار ابهام و شک و تردید میکند ولی حقیقت چیزی نیست که برای همیشه پنهان بماند و بیاری خداوند مقاومت و مبارزه  ما نه تنها که با اینطور شایعه پراکنی ها متوقف نخواهد شد بلکه اوج بیشتری خواهد گرفت.       

 

* * *

 

 

از :  محمد آرمیان

 

وطن خانه اجداد خانه ماست

 

وطن  این   خانه اجداد  همه   پامال  شد است

ناخلفها، درو دیوار بسازند که این خانه ماست

 

درو دیوار  نباشد   هرگز  خانه    فرزند  خلف

وطن  این  خانه اجداد، خانه  قوم خانه  ماست

 

 

 

بے شك تو بكش ظلم بكن آس بجن
من دارءٍ سرا حق گوشاں چپ نہ باں
 
Today, there have been دفــعـــا ت بـــازديـــد 98369 visitors (197372 hits) تعداد صفحات باز شده on this page!
This website was created for free with Own-Free-Website.com. Would you also like to have your own website?
Sign up for free